loading...
پورتال تکدونه | تفریحی و عاشقانه
به وب سایت تفریحی و سرگر می تکدونه خوش آمدید



براي استفاده از امکانات ويژه زير ابتدا بايد در سايت تفريحي تکدونه عضو شويد .



براي عضويت در تکدونه بر روي ((عضويت در سايت )) زير کليک کنيد ....

محک . عشقی که زندگی می بخشد !

:: محک :: موسسه خیریه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان ::

آخرین ارسال های انجمن
علی چاخرلو بازدید : 26 شنبه 25 آبان 1392 نظرات (0)

 

حکایت شیرین سقراط, سقراط حکیم, داستانهای  سقراط حکیم

حکایت شیرین سقراط
روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و بود.

علت ناراحتی اش را پرسید. شخص پاسخ داد :

در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.

سقراط گفت : چرا رنجیدی ؟

مرد با تعجب گفت: خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است.

سقراط پرسید : اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد به خود می پیچد.

آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی ؟

مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم. آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود.

سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟

مرد جواب داد : احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.

سقراط گفت : همه این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی،‌آیا کسی که رفتارش نا درست است، روانش بیمار نیست ؟

بیماری فکری و روان نامش "غفلت" است. و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد.

پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر.

بدان که هر وقت کسی بدی می کند در آن لحظه بیمار است.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    جنسیت شما جیست ؟
    نظر شما درباره پورتال تکدونه ؟
    به نظر شما ای وب در چه موردی بیشتر مطلب بذارد؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 532
  • کل نظرات : 79
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 124
  • آی پی امروز : 60
  • آی پی دیروز : 29
  • بازدید امروز : 189
  • باردید دیروز : 37
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 514
  • بازدید ماه : 1,551
  • بازدید سال : 17,231
  • بازدید کلی : 243,104